درسنامه آموزشی زیست دوازدهم
فصل دوم - گفتار 3: تنظیم بیان ژن با پاسخ
در سال گذشته آموختید که همه یاختههای پیکری بدن از تقسیم رشتمان یاخته تخم ایجاد میشوند. یاختههای حاصل، از نظر فامتنی و ژنها یکساناند. با این حال در ادامهٔ تقسیمات و رشد جنین، یاختههای متفاوتی ایجاد میشوند که اعمال مختلفی انجام میدهند؛ مثلاً یاختههای عصبی و ماهیچهای بدن یک فرد، ژنهای یکسانی دارند ولی دارای عملکرد و شکل متفاوتی هستند. حال این سؤال مطرح میشود که چگونه ممکن است یاختههایی با ژنهای یکسان تا این حد متفاوت باشند؟ پاسخ این است که در هر یاخته تنها تعدادی از ژنها فعال و سایر ژنها غیر فعال هستند. هرگاه اطلاعات ژنی در یک یاخته مورد استفاده قرار بگیرد، میگوییم آن ژن بیان شده و به اصطلاح روشن است و ژنی که مورد استفاده قرار نمیگیرد خاموش است و به اصطلاح بیان نشده. مقدار، بازه و زمان استفاده از ژن در یاختههای مختلف یک جاندار ممکن است فرق داشته باشد و حتی در یک یاخته هم بسته به نیاز متفاوت باشد. به فرایندهایی که تعیین میکنند در چه هنگام، به چه مقدار و کدام ژنها بیان شوند و یا بیان نشوند، فرایندهای تنظیم بیان ژن میگویند. تنظیم بیان ژن فرایندی بسیار دقیق و پیچیده است و عوامل متعددی ممکن است بر آن اثر بگذارند. تنظیم بیان ژن موجب میشود تا جاندار به تغییرات پاسخ دهد؛ مثلاً در گیاه، نور میتواند باعث فعال شدن ژن سازندۀ آنزیمی شود که در فتوسنتز مورد استفاده قرار میگیرد. در نبود نور این ژن بیان نمیشود. همچنین تنظیم بیان ژن میتواند موجب ایجاد یاختههای مختلفی از یک یاخته شود. یاختههای متفاوتی که از یاختههای بنیادی مغز استخوان ایجاد میشوند، مثالی مناسب در این مورد هستند. در مورد این یاختهها در کتاب دهم مطالبی را فرا گرفتید.
آیا میتوانید برخی یاختههای حاصل از یاختههای بنیادی مغز استخوان را نام ببرید؟
بیشتر بدانید
در باکتریها ژنهایی که محصولات آنها چند فرایند مرتبط به هم را اداره میکند در واحدهایی به نام اپران قرار گرفتهاند و بیان یا عدم بیان آنها به طور هماهنگ انجام میشود. برای مثال برای جذب و تجزیه لاکتوز در باکتری اشر شیاکلای، 3 آنزیم مورد نیاز است که ژنهای سازندۀ آنها در کنار هم قرار دارند و توسط یک بخش تنظیمی اداره میشوند. به مجموعهٔ این ژنها و بخش تنظیمی آن اپران گفته میشود. مثال دیگر، ژنهای مسئول ساخت آمینواسید تریپتوفان است. 5 ژن در ساخت این آمینواسید دخالت دارند که در یک اُپران قرار دارند.
تنظیم بیان ژن در پروکاریوتها
محصول ژن، رنا و پروتئین است. بنابراین، تغییر در فعالیت ژنها، بر ساخت این محصولات نیز اثر میگذارد. تنظیم بیان ژن در پروکاریوتها میتواند در هر یک از مراحل ساخت رنا و پروتئین تأثیر بگذارد ولی به طور معمول تنظیم بیان ژن در مرحلهٔ رونویسی انجام میشود. در مواردی هم ممکن است یاخته با تغییر در پایداری (طول عمر) رنا یا پروتئین، فعالیت آن را تنظیم کند.
تنظیم رونویسی در پروکاریوتها
در این نوع تنظیم عواملی به پیوستن رنابسپاراز به توالی راه انداز کمک و یا از این کار جلوگیری میکنند. در نتیجه، رونویسی ژن تسهیل یا ممانعت میشود؛ مثلاً با اتصال پروتئینهای خاصی به بخشی از دنا که سر راه رنابسپاراز است، از انجام رونویسی جلوگیری میشود. نمونهٔ این نوع تنظیم، در نوعی باکتری به نام اشر شیا کلای شناخته شده است. قند مصرفی ترجیحی این باکتری گلوکز است. مراحل تجزیهٔ قند گلوکز در یاخته را در فصول بعد خواهید آموخت. اگر گلوکز در محیط باکتری وجود نداشته باشد ولی قند دیگری به نام لاکتوز در اختیار باکتری قرار بگیرد، باکتری میتواند از این قند استفاده کند. این قند متفاوت از گلوکز بوده است و آنزیمهای لازم برای مصرف آن نیز متفاوت است. بنابراین وقتی لاکتوز در محیط وجود دارد باکتری باید آنزیمهای تجزیه کننده آن را بسازد و در نبود یا کاهش لاکتوز نیز ساخت آنزیمهای تجزیه کننده آن متوقف یا کاهش پیدا کند. حال این پرسش پیش میآید که باکتری چگونه میتواند حضور لاکتوز را در محیط تشخیص دهد و آنزیمهای تجزیه کننده آن را بسازد؟ ژنهایی که این آنزیمها را میسازند چگونه روشن و یا خاموش میشوند؟ در پیش هستهایها بیان ژن به دو صورت منفی و مثبت تنظیم میشود.
تنظیم منفی رونویسی: در گفتار 1 آموختید که رونویسی با چسبیدن رنابسپاراز به راه انداز ژن شروع میشود. حال اگر مانعی بر سر راه رنابسپاراز وجود داشته باشد، رونویسی انجام نمیشود. به این نوع تنظیم، تنظیم منفی رونویسی گفته میشود. مانع پیش روی رنابسپاراز نوعی پروتئین به نام مهارکننده است. این پروتئین به توالی خاصی از دنا به نام اپراتور متصل میشود و جلوی حرکت رنابسپاراز را میگیرد (شکل ۱۶- الف).
لاکتوز موجود در محیط به باکتری وارد میشود و با اتصال به مهارکننده، شکل آن را تغییر میدهد. تغییر شکل مهارکننده، آن را از اپراتور جدا میکند و نیز مانع از اتصال آن به اپراتور میشود. با برداشته شدن مانع سر راه، رنابسپاراز میتواند رونویسی ژنها را انجام دهد (شکل ۱۶- ب). محصولات این ژنها تجزیه لاکتوز را ممکن میکند.
بیشتر بدانید
تنظیم منفی در پروکاریوت به دو صورت القایی و مهاری انجام میشود. در حالت القایی، حضور یک ماده موجب بیان ژنها میشود. تنظیم بیان ژن در حضور لاکتوز مثالی از تنظیم منفی از نوع القایی است. در حالت مهاری، حضور یک ماده موجب خاموش شدن ژن و عدم بیان آنها میشود. مثال این نوع تنظیم در مورد آمینواسید تریپتوفان دیده میشود. در باکتری اشر شیاکلای با حضور تریپتوفان، ژنهایی که در ساخت آن دخالت دارند خاموش میشوند. وقتی تریپتوفان در محیط نیست، این ژنها روشن میشوند تا آنزیمهای سازندۀ تریپتوفان ساخته شوند.
تنظیم مثبت رونویسی: در این نوع تنظیم، پروتئینهای خاصی به رنابسپاراز کمک میکنند تا بتواند به راه انداز متصل شود و رونویسی را شروع کند. مثال این نوع تنظیم نیز در باکتری اشرشیاکلای وجود دارد. مشخص شده که اگر در محیط باکتری، قند مالتوز وجود داشته باشد، درون باکتری آنزیمهایی ساخته میشوند که در تجزیهٔ آن دخالت دارند. در عدم حضور مالتوز این آنزیمها ساخته نمیشوند چون باکتری نیازی به آنها ندارد.
تنظیم رونویسی در مورد این ژنها به صورت مثبت انجام میشود. در حضور قند مالتوز، انواعی از پروتئین به نام فعال کننده وجود دارند که به توالیهای خاصی از دنا متصل می شوند. به این توالیها جایگاه اتصال فعال کننده گفته میشود. (شکل 17- الف) در حضور مالتوز در محیط، پروتئین فعال کننده به جایگاه خود متصل میشود و پس از اتصال به رنابسپاراز کمک میکند تا به راه انداز متصل شود و رونویسی را شروع کند. چه عاملی سبب میشود که فعال کننده به جایگاه خود بچسبد؟ این عامل مالتوز است. اتصال مالتوز به فعال کننده باعث پیوستن آن به جایگاه اتصال شده و رونویسی شروع میشود. (شکل ۱۷- ب).
تنظیم بیان ژن در هو هستهایها
تنظیم بیان ژن در هو هستهایها پیچیدهتر از پیش هستهایهاست و میتواند در مراحل بیشتری انجام شود. یاختههای هو هستهای به وسیلهٔ غشاها به بخشهای مختلفی تقسیم شدهاند. بنابراین، اگر یاخته بخواهد نسبت به یک ماده واکنش نشان دهد باید این عوامل به طریقی از غشاها عبور کنند و ژنها را تحت تأثیر قرار دهند. در یاختههای هو هستهای، بیشتر ژنها در هسته و برخی در راکیزه و دیسهها قرار دارند. در هر یک از این محلها، یاخته میتواند بر بیان ژن نظارت داشته باشد. بنابراین تنظیم بیان ژن میتواند در مراحل متعددی انجام شود.
تنظیم بیان ژن در مرحلهٔ رونویسی
در هو هستهایها نیز مانند پیش هستهایها، رونویسی با پیوستن رنابسپاراز به راه انداز آغاز میشود. در هو هستهایها رنابسپاراز نمیتواند به تنهایی راه انداز را شناسایی کند و برای پیوستن به آن نیازمند پروتئینهایی به نام عوامل رونویسی هستند. گروهی از این پروتئینها با اتصال به نواحی خاصی از راه انداز، رنابسپاراز را به محل راه انداز هدایت میکند، چون تمایل پیوستن این پروتئینها به راه انداز در اثر عواملی تغییر میکنند، مقدار رونویسی ژن آن هم تغییر میکند (شکل ۱۸).
در هو هستهایها ممکن است عوامل رونویسی دیگری به بخشهای خاصی از دنا به نام توالی افزاینده متصل شوند. با پیوستن این پروتئینها به توالی افزاینده و با ایجاد خمیدگی در دنا، عوامل رونویسی در کنار هم قرار میگیرند. کنار هم قرارگیری این عوامل، سرعت رونویسی را افزایش میدهند. توالیهای افزاینده متفاوت از راه انداز هستند و ممکن است در فاصلهٔ دوری از ژن قرار داشته باشند. اتصال این پروتئینها بر سرعت و مقدار رونویسی ژن مؤثر است (شکل ۱۹).
بیشتر بدانید
بعضی ژنها در یاختهها به طور دائم بیان میشوند. ژنهای سازنده اجزای رِناتَن از این جملهاند. این ژنها رنای رِناتَن و پروتئینهای آن را میسازند. با توجه به نیاز یاختههای درحال تقسیم به تعداد زیادی رِناتَن، این ژنها به طور دائم روشن هستند.
تنظیم بیان ژن در مراحل غیررونویسی
در هو هستهایها تنظیم بیان ژن میتواند پیش از رونویسی یا پس از آن هم انجام شود. اتصال بعضی رناهای کوچک مکمل به رنای پیک مثالی از تنظیم بیان ژن پس از رونویسی است. با اتصال این رناها، از کار رِناتَن جلوگیری میشود. در نتیجه، عمل ترجمه متوقف و رنای ساخته شده پس از مدتی تجزیه میشود.
روش تنظیم دیگر در سطح فامتنی است. به طور معمول بخشهای فشرده فامتنکمتر در دسترس رنابسپارازها قرار میگیرند بنابراین یاخته میتواند با تغییر در میزان فشردگی فامتندر بخشهای خاصی، دسترسی رنا بسپاراز را به ژن مورد نظر تنظیم کند. به نظر شما این تنظیم بیان ژن پیش از رونویسی است یا پس از آن؟
از روشهای دیگر تنظیم بیان ژن طول عمر رنای پیک است. افزایش طول عمر رنای پیک موجب افزایش محصول میشود. این فرایندها در میزان پروتئین سازی مؤثر خواهند بود. شیوههای دیگری نیز در تنظیم بیان ژن مؤثرند که نحوه عمل بسیاری از آنها ناشناخته است.
بیشتر بدانید
بیان ژن در طی مسیر تکاملی جاندار نیز، به روشهای مختلفی ممکن است کاهش یا افزایش یابد. یکی از این روشها افزایش تعداد ژنهایی است که به محصولات آنها به مقدار زیادی نیاز است. در این موارد ممکن است یاخته چندین کپی از یک ژن داشته باشد. در نتیجه رونویسی از تعداد بیشتری ژن انجام شود. این حالت موجب ساخت محصول بیشتر در زمان کمتر میشود. نمونهٔ این ژنها، ژنهای سازندۀ رنای رِناتَنی است. نوعی از این رنای رِناتَنی هزاران ژن در یک یاخته دوزیست دارد.
روش دیگر فعال یا غیر فعال کردن برخی فامتنها مانند فامتن XX در انسان است. چون در یاختههای پیکری زن، دو نسخه از فامتن XX و در مرد یک نسخه وجود دارد، برای بیان متعادل در دو جنس، یکی از فامتنهای XX در یاختههای زن غیر فعال میشود تا ژنهای آن بیان نشوند. در اثر این فرایند ژنهای فامتن XX در زن و مرد، به یک نسبت بیان میشود. مثالی از بیان ژنهای روی فامتن XX و اثرات آن بر روی صفات را در تصویر زیر مشاهده میکنید. در یاختهها، یکی از فامتنهای XX به صورت تصادفی غیرفعال میشوند.